
الف ـ مرحله ی نخست نبرد
حکومت عراق ، در رویای به دست آوردن یک پیروزی برقآسا ، روز سی و یکم شهریور ماه 1359 خورشیدی ، با دوازده لشگر زرهی ، مکانیزه و پیاده ، همراه با تجهیزات فراوان ، ایران را مورد تجاوز نظامی قرار داد .7از آنجا که لشگر 92 زرهی اهواز ، یعنی نیرومندترین یگان رزمی کشور در منطقهی جنوب باختری به بهانهی کودتای نوژه از هم پاشیده بود ، حکومت عراق در راستای دستیابی هرچه سریعتر به پیروزی ، بخشی از نیروهای ذخیرهی خود را نیز ، به میدان نبرد فرستاد .
در این نبرد ، حکومت عراق نیروهای خود را در سه جبههی به هم پیوسته (جنوبی ، مرکزی و شمالی) ، برای رسیدن به هدفهای زیر وارد عمل کرد :

1ـ جبههی جنوبی : وظیفهی نیروهای مستقر در این جبهه ، اشغال شهرهای خرمشهر و آبادان و در نتیجه تسلط کامل بر اروندرود بود .
2ـ جبههی مرکزی : در این جبهه ، طراحان نظامی ارتش عراق ، بیشترین نیرو را متمرکز کرده بودند . آنان در این جبهه ، دو هدف را در راستای هم دنبال میکردند :
نخست ـ تصرف و تامین شهر دزفول
دوم ـ اشغال شهر اهواز و در نتیجه رسیدن به هدف سقوط خوزستان
3ـ جبههی شمالی : منظور از گشودن این جبهه ، اشغال بخشهایی از استان ایلام و کرمانشاهان و در نتیجه ایمن کردن محورهای احتمالی پاتک ارتش ایران به سوی قلب میانرودان و شهر بغداد بود .
ارتش عراق که از روش غافلگیری کامل سود جسته بود ، پس از عبور از مرز دولتی و رسیدن به دروازههای خرمشهر ، با مقاومت دلیرانهی مردم این شهر روبهرو شد . مردم خرمشهر با جنگافزارهای اندک و تجهیزات سبک و ناچیز ، به دفاع از شهر و میهن خود برخاستند . دوشادوش مردم ، تفنگداران یگان دریایی مستقر در خرمشهر و نیز افراد ژاندارمری و شهربانی ، بدون داشتن جنگافزارهای سنگین ، به مقابله با متجاوز شتافتند .
خرمشهر ، برابر انبوه نیروهای زرهی و بمبارانهای پیاپی ارتش متجاوز عراق ، تا آخرین نفس و آخرین نفر مقاومت کرد .
سرانجام پس از سی و پنج روز ایستادگی حماسهآفرین مردم خرمشهر ، ارتش عراق با تحمل تلفات و خسارتهای سنگین ، توانست روز چهارم آبان ماه 1359 ، بخش غربی شهر را تا کنارهی رودخانهی کارون تصرف کند . البته باید دانست که این پیروزی ، آخرین موفقیت نظامی ارتش عراق در خاک ایران بود .
بدینسان ، ارتش ایران با وجود تصفیهها، درهمریختگی سازمانی ، نفوذ نیروهای چپ به داخل آن و نیز غارت جنگافزارها در روزهای بیست و یکم و بیست و دوم بهمن ماه 1357 ، همراه با مصایب و دشواریهای بسیار دیگر ، توانست با همگامی مردم ایران و به ویژه مردم میهنپرست خوزستان ، تا میانههای آبان ماه 1359 ، جنگ را به حالت سکون درآورد . آفند سراسری ارتش عراق و رویای « قادسیه دوم»، تنها 45 روز پایید . در این میان ، ارتش عراق برای جلوگیری از گسیختگی و حفظ همآهنگی مواضع خود ، در برخی مناطق ناچار به عقبنشینی شد .
بدینگونه ، مرحلهی اول جنگ ، بیش از یک ماه و نیم به درازا نکشید و در میانههای آبان ماه 1359 ، ارتش عراق را زمینگیر شد . در این دوره ، ارتش عراق توانست شهرهای زیر را اشغال کند :
شلمچه ، خرمشهر ، هوزگان و بستان ، (واقع در استان خوزستان) ، موسیان ، دهلران ، مهران و سومار (واقع در استان ایلام) نفت شاه (نفتشهر) ، خسروی و قصرشیرین ، واقع در استان کرمانشاهان .
افزون بر آن ، کمابیش یک هزار و دویست آبادی نیز به تصرف ارتش عراق درآمد و ارتش مزبور در حد نهایی به عمق 90 کیلومتر (به خط مستقیم از مرز دولتی) ، در خاک ایران نفوذ کرد. در اثر این عملیات ، بخشهایی از جادههای اهواز ـ آبادان و آبادان ـ ماهشهر ، به اشغال ارتش عراق درآمد . در نتیجه شهر آبادان از راه خشکی در محاصرهی کامل ارتش عراق قرار گرفت ، به گونهای که ارتباط با این شهر ، تنها از راه دریا امکانپذیر بود .
ب ـ مرحله ی دوم نبرد
چنان که اشاره شد ، در میانههای آبان ماه 1359 ، ایرانیان توانستند آفند همه جانبهی ارتش عراق را مهار کرده و جنگ را به حالت سکون درآورند . از این تاریخ تا آغاز اولین آفند ارتش ایران در پنجم مهر ماه 1360 که برای درهم کوبیدن محاصرهی شهر آبادان به مورد اجرا درآمد ، میتوان به عنوان مرحلهی دوم جنگ نام برد :ویژگی آشکار این مرحله از جنگ ، نبرد توپخانههاست . در این دوره که ارتش عراق از پیشروی بازمانده بود ، شهرها ، مراکز صنعتی ، اقتصادی و نیز روستاهایی که در تیررس توپخانه دوربرد و موشکهای زمین به زمین قرار داشت ، زیر آتش پیاپی قرار داد .
هنوز یک ماه و نیم از آغاز آفند همه جانبهی ارتش عراق نگذشته بود که این ارتش با توقف برابر دروازههای آبادان و اهواز ، ناکام ماندن در تصرف یا تأمین شهر دزفول ، همراه با برتری ایران در هوا و دریا و همچنین خسارت و تلفات سنگینی که در همین زمان کوتاه متحمل شده بود ، از موضع آفند به لاک پدآفند فرو رفت . ارتش مزبور ، در حاشیهی شهر آبادان که انتظار میرفت پس از فصل زمستان و خشک شدن زمین ، دست به یک آفند همه جانبه بزند ، موضع پدآفندی برگزید .

پ ـ مرحله ی سوم نبرد
یکم ـ درهم شکستن محاصرهی آبادان (عملیات ثامنالائمه)
بامداد روز پنجم مهرماه 1360 ، یعنی یک سال و شش روز پس از آغاز آفند ارتش عراق ، اولین عملیات آفندی ارتش ایران برای درهم شکستن محاصرهی شهر آبادان ، با موفقیت تمام به مورد اجرا درآمد .
دوم ـ آزادسازی شهر بستان (عملیات طریقالقدس)
ارتش عراق با اشغال بخش بزرگی از شهرستان دشت میشان و به ویژه در دست داشتن شهرِ بستان ، جبهههای شمالی ، مرکزی و جنوبی خود را از داخل خاک ایران به هم پیوند داده بود . در حالی که این امر از داخل خاک عراق با وجود مرداب هویزه و نبودن راههای ارتباطی در موازات مرز دولتی ، امکانپذیر نبود .ارتش عراق با در دست داشتن شهر بستان و مناطق اطراف آن و در نتیجه تسلط بر محور عماره ـ بستان ، از راه تدارکاتی نزدیک و مطمئنی نیز برخوردار بود . این محور ، به ویژه برای تدارکات جناح جنوبی جبههی مرکزی که در حقیقت ستون فقرات ارتش مزبور را تشکیل میداد ، دارای اهمیت حیاتی بود .

سوم ـ آزادسازی گلوگاه خوستان (عملیات فتحالمبین)
با وجود تحمل این شکست ، سپاه چهارم ارتش عراق با تسلط بر نواحی شوش ، گلوگاه خوزستان را هنوز در دست داشت . افزون بر آن ، سپاه مزبور با دریافت جنگافزارهای بیشتر و تقویت بایگانهای رزمی دیگر ، بیش از پیش نیرومند مینمود .با توجه به این که حکومت عراق بیشترین توان رزمی خود را در این جبهه متمرکز کرده بود، سرنوشت جنگ در گرو درهم کوبیدن این نیروی عظیم قرار داشت . ( نقشه شماره 5 )

چهارم ـ بیرون راندن ارتش عراق از خاک ایران (عملیات بیتالمقدس)
به دنبال این پیروزی ، نوبت جناح جنوبی سپاه چهارم فرا رسیده بود . این جناح ، پیشتر در محور سوسنگرد ـ اهواز ، دو پاره شده و پارهی شمالی آن در عملیات آزاد سازی شهر بستان (طریقالقدس) نابود گردیده بود . باقیماندهی سپاه چهارم عراق ، هنوز منطقهای به وسعت کمابیش 5400 کیلومتر مربع را در اختیار داشت .
این منطقه از شمال به کرخهی کور و شهرهای هوزگان (هویزه) ، از باختر به باتلاق هوزگان (هویزه) و از جنوب به اروندرود و شهر خرمشهر ، محدود میشد . ارتش عراق به دلیل استقرار دراز مدت در این منطقه ، مواضع پدآفندی زیادی به وجود آورده بود . افزون بر آن ، این مواضع را با رودخانههای کرخهی کور و کارون نیز همآهنگ کرده بود .
با وجود خطوط پدآفندی مناسب و همآهنگی کامل با رودخانهی کرخهی کور و کارون ، جناح جنوبی سپاه چهارم عراق ، از نظر امکان تحرک در وضع بسیار بدی قرار داشت . باتلاق هوزگان (هویزه) و مناطق مردابی به هم پیوستهی آن در قلمرو حکومت عراق ، امکان عقبنشینی این نیرو را به داخل خاک عراق غیرممکن میساخت . برای عقبنشینی و فرار ، تنها یک راه دراز ، در مسیر محور خرمشهر ـ شلمچه ـ بصره ، وجود داشت .
ارتش عراق ، پس از تحمل شکستهای پیاپی ، جناح جنوبی سپاه چهارم را به شدت تقویت کرده بود . یگانهایی که در اثر عملیات پیشین ارتش ایران ، در هم شکسته بودند ، پس از بازسازی ، دوباره به منطقه اعزام گردیدند . با آغاز عملیات ، یگانهای دیگری نیز به یاری این جناح گسیل شدند . افزون بر آن ، این نیرو از پشتیبانی مدام هوایی در درازای نبرد نیز برخوردار بود .
برای رویارویی با این نیروی قابل ملاحظه و بیرون راندن باقی مانده ارتش عراق از خاک کشور ، ستاد ارتش ایران ، عملیات بیتالمقدس را در سه مرحله به مورد اجرا درآورد .
طراحان ستاد ارتش ایران ، با توجه به انبوه نیروی دشمن ، گستردگی جبهه و پهنهی زیاد منطقهی علمیات ، از درگیری در یک جبهه متمرکز پرهیز کرده و در نتیجه به ارتش عراق اجازه ندادند تا از امکان تمرکز نیرو ، بهرهمند شود .

عملیات غرب رودخانهی کارون
این عملیات روز اول اردیبهشت ماه 1361 از سوی ارتش ایران در غرب رودخانهی کارون به مورد اجرا گذارده شد . در این عملیات چندین گردان از نیروهای مردمی و سپاه پاسداران نیز در میدان نبرد ، حضور داشتند . در این مرحله ، نیروهای ایران پس از گذر از رودخانهی کارون ، جادهی اهواز ـ خرمشهر را در اختیار گرفت . ارتش عراق با وجود پاتکهای سخت ، موفق به دستیابی دوباره به این جاده نشد .
عملیات فکه
مرحلهی دوم این عملیات ، پانزده روز پس از مرحلهی اول ، یعنی در روز شانزدهم اردیبهشت ماه 1361 در منطقه « فکه» به اجرا درآمد . در نتیجهی این عملیات ، فشار بر روی نیروهای عراقی مستقر در منطقه افزایش یافت . هم زمان با عملیات فکه ، بخشی از نیروهایی که در مرحلهی اول عملیات از رودخانهی کارون گذر کرده بودند ، به سوی مرز دولتی به حرکت درآمده و تا پایان روز هفدهم اردیبهشت ماه ، در نوار مرزی مستقر شدند .
عملیات آزادسازی خرمشهر
مرحلهی سوم عملیات ، روز نوزدهم اردیبهشت ماه 1361 به منظور درهم کوبیدن بقایای نیروهای جبههی مرکزی و همچنین نیروهای جبههی جنوبی ارتش عراق و در نتیجه آزادسازی خرمشهر به مورد اجرا درآمد . در شب همان روز ، مواضع دفاعی ارتش عراق در شمال و باختر شهر خرمشهر به تصرف نیروهای ایران درآمد و خرمشهر در کمتر از سه روز ، آزاد شد .
در این نبرد ، هفت هزار نفر از نیروهای عراق کشته و بیش از 15 هزار تن اسیر شدند . فرماندهی جبههی جنوبی عراق نیز در میان انبوه کشتهشدگان بود . بقایای نیروهای عراقی ، با به جا گذاردن مقادیر زیادی جنگافزار و مهمات از میدان جنگ گریختند . (نقشه شماره 6)

بدینسان ، ارتش ایران موفق شد که پس از گذشت کمتر از 19 ماه از آغاز آفند گستردهی عراق و اشغال بخشهای بزرگی از کشور ، نیروهای اشغالگر را از خاک ایران براند . از این مرحله به بعد ، مرحلهی چهارم جنگ (مرحله پدآفند برون مرزی) آغاز شد ...