خواندنی
پنج شنبه6 ارديبهشت 1403     Thursday, April 25, 2024
1398/10/17
گروه :
اجتماعی
کدخبر :
69669
30
چاپ :

انتصابهای شایسته ، نتایج ناشایسته؟!

مدیریت یعنی بهره مندی از منابع در اختیار برای دستیابی به اهداف و آرمانهای معین و مطلوب برای جامعه و سازمان و خانواده

مدیریت یعنی بهره مندی از منابع در اختیار برای دستیابی به اهداف و آرمانهای معین و مطلوب برای جامعه و سازمان و خانواده و طبعا هر کس به دانش مدیریت چیرهتر باشد نیکوتر میتواند منابع را به سمت و سوی اهداف هدایت کند و اقتصاد را بهره ورتر نماید. بخش بسیار کلیدی در مدیریت، همانا شناسایی و به کارگماری منابع انسانی به ویژه در جایگاههای کلیدی و تصمیمگیری است. کلید واژه مدیریت منابع انسانی « شایستگی» است و طبعا هر قدر این واژه در شرایط واقعی مورد توجه قرار گیرد انتظار کارآمدی بیشتر منطقیتر است. 
روشن است که هر کس انجام کاری میپذیرد و به انجام کاری گمارده میشود باید که توانمندی بایسته و شایسته در آن زمینه داشته باشد بخشی از این توانمندی فنی و تخصصی است (یعنی فرد نسبت به ویژگیهای فنی کار مورد نظر اشراف بایسته را داشته باشد) و بخش دیگر رفتاری(یعنی فرد از ویژگیهای شخصیتی مرتبط با کار همچون توان ارتباط با دیگران، نیکخواهی، شکیبایی، پایبندی به اخلاق و ... برخوردار باشد) در این صورت می توانیم مدعی شویم که شایسته سالاری در نظام مدیریتی حاکمیت دارد.
ظریفی می گفت: 
من در این چهار دهه، هزاران بار در روزنامههای عمومی کشور آگهیهایی خواندهام با این مضمون که:
جناب آقای فلانی یا سرکار خانم فلانی انتصاب به جا و شایسته جنابعالی را به سمت شهردار ... فرماندار .... استاندار ... وزیر .... نماینده مجلس ...  مدیر بانک ... مدیر نهاد .... مدیرعامل شرکت ....مدیر مدرسه... و ....  تبریک عرض میکنیم!
اما زمانی که روند نتایج ناظر بر کارآمدی همین نهادها و موسسات و شرکتها و .... را نگاهی کلی میکنیم میبینیم که در بسیاری و بسیاری موارد مطلوب و قابل قبول نیست و همواره نابسامانی هایی در عملکرد آنها وجود داشته و دارد ضمن این که در این سالها (و به ویژه در دهه اخیر) دزدی هم به کارنامه بسیاری از مدیران خرد و کلان کشور افزوده شده است!
... با یک تناقض شناختی! بعد با خود میاندیشم که مگر می شود آن انتصابهای بجا و شایسته ، این نتایج نابجا و ناشایسته را به بارآورده باشد؟! اینها با هم قابل جمع نیست.
یا این نتایج و گزارشها از ناکارآمدی و دزدی دروغ است و کار دشمنان! و یا آن انتصابهای بجا و شایسته، نابجا و ناشایسته بوده است!
و از دیگر سو دیگر چون بخش نظری کشورداری در ایران به دین و مذهب وابسته شده است و دستکم بر آن مبنا تبلیغ و ترویج میشود ، انتظار ویژهتری در میان مردمان در زمینه تعهد و مسئولیتپذیری کارگزاران و صد البته سلامت اخلاقی و تقوای آنان ایجاد شده است که صد البته به حق هم هست. از همین روست که شوربختانه عملکرد نامطلوب و رو کردن همزمان هنر ناکارآمدی و هنر دزدی توسط برخی از کارگزاران ناشایستهی دارای اختیار (که بسیارند و رو به افزایش) و در بسیاری از حوزه‏های مدیریتی شاهد آن هستیم، طبعا به حساب خدا و پیامبر و دین هم ثبت می‏شود و مال و اعتقادات مردم مملکت (که در آموزه های اسلامی عیال خدا گفته شدهاند و حکومت موظف به مراعات حال ایشان است) همزمان غارت میشود، که شده است. در این اندیشه بودم که سخنی از پیامبر اسلام (ص) به یادم آمد که فرمودهاند: 
من استعمل عاملا من المسلمین و هو یعلم ان فیهم اولی بذلک و اعلم بکتاب الله و سنه نبیه فقد خان الله و رسوله و جمیع المومنین (بیهقی، ج‏10، ص‏18) 
کسی که کارگزار و مدیری را به کار گمارد در حالی که می‏داند در میان مسلمانان فردی وجود دارد که برای آن مسئولیت‏ شایسته‏تر و به قرآن و سنت آگاه‏تر است در این صورت قطعا به خدا و رسول خدا و همه مومنان خیانت کرده است. 
در این حدیث، سخن از انتخاب فرد غیرشایسته نیست که بسیار ناپسند است‏ بلکه فرض بر شایستگی منتخب است در حالی که شخص شایسته‏تری وجود دارد ، یعنی همین که حدس بزنیم و احتمال بدهیم که فرد شایسته تری وجود دارد حق نداریم فرد دم دستی را بگماریم ، که اگر بگماریم مصداق خیانت است! و حدیث چنین گزینشی را خیانت ‏به خدا و رسول خدا و همه جامعه برشمرده است زیرا هر گوشه از کشتی نظام که سوراخ شود تمام کشتی و همه سرنشینان آن را در معرض غرق شدن قرار می‏دهد. در نگاهی دیگر اگر چه به نظر می‏رسد مرجع ضمیر «هو یعلم‏» و فاعل فعل « خان» هر دو همان مقام مافوق و صادرکننده حکم است اما شخص انتخاب شده یعنی خود مدیر نیز اگر به برتری فرد یا افرادی بر خود آگاه باشد که این بار مسئولیت را بهتر و سالمتر از او می‏توانند به سر منزل مقصود برسانند و در جهت انتخاب اصلح تلاش نکند از دایره این خیانت خارج نیست و درآمد و ثروت آن مقام و منصب بر او حرام است و باز در آموزههای دینی چقدر بر تاثیر لقمه حرام بر زندگی و سرنوشت افراد، قلم فرسایی و زبان فرسایی شده و میشود!
همچنین روشن است که مدیران کشور که انتصاب کننده هستند مجاز نیستند خود را در عدم اطلاع از مجموعه شایستگان نگه دارند و به استناد «هو یعلم‏» در حدیث فوق، بی اطلاعی خود را مبنای تصمیم گیری در انتصابها قرار دهند (خودشان را گول بزنند، چشمشان را ببندند که شایسته تر ندیدیم پس همین ناشایست را گماردیم).
به نظر می رسد شیوهی کشورداری و سبک مدیریت در کشور به ویژه در بخش مدیریت منابع انسانی بر اساس همان آیه شریف قرآن که فرمود: «یا ایها الذین آمَنوا آمِنوا » « ای کسانی که ایمان آورده اید ایمان بیاورید » نیازمند یک مهندسی مجدد بنیادین است تا سازوکارهای شناسایی و به کارگماری منابع انسانی به نحوی سازماندهی شود تا شایستهتر از نظر توانمندی فنی و ویژگیهای اخلاقی بر مسند مدیریت بنشینند تا شاید در دهههای آینده خبرهای ناکارآمدی و دزدی کمتر بشنویم. 
در ادامه بخشی از دیدگاه مولانا (دفتر چهارم، بخش 53 مثنوی) مرتبط با موضوع در پایان آمده است که بر خطر قدرت گرفتن ناشایستگان اشاره دارد. مولوی بسیار هنرمندانه و اندیشمندانه هشدار داده است که چنانچه قدرت در دست افراد بدگهر و ناشایست باشد، بایستی منتظر فتنه باشیم و فتنه مدیریت همین اتلاف منابع و دزدیها و مشکلاتی است که در جامعه وجود دارد و زندگی را بر مردم تنگ کرده است:
تیــغ دادن در کــف زنـگی مسـت                 به کــه آیـد علـم ناکس را به دست
علـم و مـال و منصـب و جـاه و قِران            فتنـــه آمــد در کــف بدگوهـران
آنچــه منصـب میکنـد با جاهـلان            از فضـیحت کی کند صـد ارسـلان؟
عیب او مخفیست چـون آلـت بیافت            مارش از ســوراخ بر صحرا شتافت
ره نمـــیدانــد قــلاووزی کنــد!            جــان زشــت او جهانسوزی کند
احمقــان سـرور شدسـتـند و ز بیم            عاقــلان ســرها کشیـده در گلیـم
 
برچسب ها : مدیریتخانواده

دیدگاه کاربران

مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرات لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید :

  1. نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  2. نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
  3. نظرات پس از ویرایش ارسال می‌شود.
دیدگاه شما ثبت شد
مطالب پیشنهادی
خواندنی

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به ماهنامه خواندنی می باشد.